«خانهداری» اولین کتاب مریلین رابینسون در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید و به عنوان رمان کلاسیک مدرن از سوی منتقدین مورد استقبال بسیار قرار گرفت. خانهداری جایزهی بنیاد همینگوی را از آن خود کرد و نامزد جایزه پولیتزر و پن (فاکنر) شد. این کتاب در فهرست صد رمان برتر گاردین قرار دارد. داستان در مورد روت و لوسیل، دو خواهر یتیمی است که در شهر نمادین دورافتاده فینگربون در شمالغربی آمریکا بزرگ میشوند. پس از آن که قوم و خویشهای جانشین مادر، آنها را رها میکنند این دو خواهر تحت مراقبت سیلوی، خاله بیخیال و اسرارآمیزشان قرار میگیرند. رابینسون، چالش این دو خواهر در پشت سر گذاشتن کودکی در فضای وهمانگیز و بیروح زمستانی زندگیشان را با قدرت به تصویر کشیده است. خانهداری، رمانی است دربارهی فقدان، تنهایی و سرگشتگی.
«عاشق این کتابم و با آن زندگی کردهام... این کتاب در میان آثار داستانی قرن بیستم آمریکا جایگاه ویژهای دارد.»
پاول بیلی
«داستانی به یادماندنی و شاعرانه، غرق در آب و روشنایی.»
آبزرور
«این رمان برنده است. به یاد نمیآورم رمانی را برای اولین بار خوانده باشم و چنین تحتتاثیر قرار بگیرم.»
نیویورکتایمز
«رمانی با ظرافت خاص... خنده و اندوه در هم آمیخته است. آثار مریلین رابینسون را باید آرام و با دقت خواند تا به الهام و تذکرات ظریفش پی برد.»
ایونینگ استاندارد
«مریلین رابینسون» متولد ۱۹۴۳ در شهر سندپوینت آمریکا؛ دکترای زبان انگلیسی را در شهر واشینگتن به پایان برد. او در دانشگاههای بسیاری تدریس کرده است.
نام رابینسون در فهرست ۱۰۰ فرد تاثیرگذار مجلهی تایم قرار دارد. او در سال ۲۰۱۲ مدال ملی علوم انسانی را از باراک اوباما رئیسجمهور وقت ایالات متحده دریافت کرد، و در سال ۲۰۱۶ برندهی جایزهی ادبی صلح دیتون شد.
«مرجان محمدی»، متولد ۱۳۴۸ در تهران، و دانشآموختهی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسیارشد زبانشناسی همگانی است. او ترجمهی چهار رمان گیلیاد، خانه، لیلا و خانهداری نوشتهی مریلین رابینسون را در کارنامهاش دارد.
افسانه –
رمان ِخانهداری حکایتِ از دست دادنهای بسیار و اندوه و حسرتی که باقی می ماند . قصه ی دختران و زنانی که به تنهایی با زندگی می جنگند و مردانی که نیستند پدربزرگی که بار سنگین این همه بدبختی بر دوشش می مانَد و با سقوط قطار به دریاچه جان خود را ... اصلا همین پدرِ روت ، با آن زن گموگور میشود، و راستی شوهر سیلوی چه میشود ؟ روت خواهر بزرگتر و نوه خانواده در تقابل بین سه نسل، روایتگر تنهایی ست و انگشت حسرتی که نشانه رفته است . نکته ی ظریفی که در رمان خانه داری چشمک می زند اشاره به عدد پنج ست . پنج زن از بچهها نگهداری میکنند : مادربزرگ ، لی لی و نوتا فاستر و ... دخترها پنج سال بعد از مرگ پدرشان خانه را ترک کردند ، مادربزرگ پنج سال از آنها نگهداری کرد . هنگامی که اعدادی مثل ۵ بارها و بارها ظاهر میشوند یاداور تغییر ماهیت و زودگذر بودن تجربیات مادی در زندگی است.گاهی اوقات هنگامی که عدد ۵ را تجربه میکنیم ممکن است تغییراتی در سبک زندگی را به ما نشان دهد که بتوانیم سلامت جسمی و روانی خود را بهبود ببخشیم . یکی از قشنگی های متن ِ داستان را بخوانیم و کیفور شویم : آن ها می گفتند که دیگر نمی توانند کنار دریاچه زندگی کنند می گفتند باد بوی ِ دریاچه را با خود می آورد و آن ها طعمش را در آبی که می نوشند احساس می کنند و نمی توانند آن بو ، طعم و منظره را تحمل کنند . نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است و مریلین رابینسون خانه داری را بسیار زیبا توصیف و تصویرسازی کرده است آنجا که می گوید : تکان های ملحفه طوری بود که گویی شبحی شاد و پُرقدرت زیر آن می رقصید چقدر تصویر از پرده و رقص در ذهنم جان گرفت و این خلاقیت نویسنده است و بس . و بادی که ملحفه ها را تکان می داد شروع روزمرگی را اعلام می کرد . زندگی آنها مثلِ نخی که از دوک ِ نخ ریسی جدا شده باشد در دنیای گردون ، ساز خود را می زد ... و اشاره دوباره به عدد پنج ساختمان روی هم پنج پنجره داشت و دری که از پنج ردیف قاب شیشه ای کوچک تشکیل شده بود . جهان ِ مریلین رابینسون سراسر کشف ست و آدمهای تنهایی که مدام در داستانش سَرَک می کشند و روی طناب نازک دنیایِ مادی و معنوی و انچه بر انسان پریشان و سرگشته ی امروز که گاهی راه به جایی نمیبَرَد و برای حفظ جایگاه خانواده تا پای جان می جنگند تا ریشه های خانواده نپوسد میگذرد . این کتاب را یکنفس اما با دقت خواندم و بر این باورم این کتاب خط به خطش درس هایی دارد که همه باید بخوانند . سپاس ویژه از خانم مرجان محمدی برای ترجمه ی خوبش .