روایتی جذاب از راز یک قتل، رسیدن به بلوغ و تقدیس طبیعت؛ سالها در شهرک
ساحلی، شایعاتی در مورد «دختر مرداب» گفته میشود تا اینکه وقتی جسد چیس
اندروز برازنده و خوشقیافه کشف میشود، افراد محلی فوراً به کیا کلارک،
معروف به دختر مرداب مشکوک میشوند اما کیا کسی که آنها میپندارند، نیست.
او دختری حساس و باهوش است که سالها در مردابی که خانه مینامد، زنده
مانده؛ میان مرغان دریایی، دوستانی پیدا کرده و روی ماسههای ساحل درسهایی
فرا گرفته است. سپس، زمانی میرسد که او میخواهد دریچهی قلبش را به سوی
انسانی باز کند و آنوقت است که ...
دیلیا اوئینز جانورشناس و نویسندهی
امریکایی متولد ۱۹۴۹ است. وی در مناطق روستایی ایالت جورجیا بزرگ شده و از
کودکی همیشه طبیعت را بهترین دوست خود دانسته است. دیلیا که در حال حاضر
در آیداهو زندگی میکند، به همراه همسر خود ۳ کتاب مستند دربارهی طبیعت
آفریقا نوشته، مقالات معتبری در نشریات طبیعتشناسی منتشر کرده و برندهی
جایزهی جان باروز شده است. «جایی که خرچنگها آواز میخوانند» اولین رمان
این نویسنده، طی پنجاهویک هفتهی گذشته، همیشه رتبهی پرفروشترینهای
نیویورکتایمز بوده است.
آرتمیس مسعودی، مترجم کتابهای: ما تمامش
میکنیم (کالین هوور)، الینور آلیفنت کاملا خوب است (گیل هانیمن)، پروژه
شادی (گریچن رابین)، پشت سرت را نگاه کن (سیبل هاگ)، وقتی خاطرات دروغ
میگویند (سیبل هاگ)، اولین تماس تلفنی از بهشت (میچ آلبوم).
افسانه –
جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند . اینکه بخش مهمی از شاهکارهای سینما با اقتباسهایی از دنیای ادبیات ساخته شدهاند، بسیار خوشحال کننده ست جایی که خرچنگ ها آواز میخوانند سرشار از لایههایی عمیق و پرکشش است که نویسنده به خوبی مخاطب را با آن وسوسه کرده است . جایی که خرچنگها آواز میخوانند طبیعت را درست و حسابی ستایش می کند بطوری که کایا در دیالوگی در فیلم میگوید که طبیعت، معلم بهتری برای من بود و آنجاست که برای همیشه به مرداب بازمیگردد. جائی که او را تبدیل به یک طبیعتشناس میکند و خودش را به خویشتن میشناساند. طبیعت ناخودآگاهی جمعی برای بشر است، چیزی که کایا را نجات داده است . نویسنده توجه ی ویژه به مضامینی از آموختههای فروید در حیطهی ناخودآگاه، عشق، ترس، انزوا، روانشناسی کودک کرده است . **چیزی که نقطه ی پررنگ کتاب ست کشف کایاست.* جایی که خرچنگها آواز میخوانند ناخودآگاه کایا را نشانه گرفته است درواقع کایا تشویق به دانستن آنچه میشود که در تاروپودش تنیده شده است و مفهوم زندگیست . او از کودکی به دور از خانواده و آدمها برای زندگی می جنگد و در مرداب به یک زندگی ادامه می دهد و همین زمینه ی خشمی درونی در او شده است در فیلم هم مضرات تنهایی بخوبی بهتصویر کشیده شده است و ارتباطش با چیس نتیجهی این تنهایی ست . کایا کودکی سختی را گذرانده و با طبیعت ارتباط عمیقی دارد. او دختری ست که در جامعهای مردسالارانه بهدنبال بقا میگردد بی شک جایی که خرچنگ ها اواز می خوانند داستانی ست با طبیعتی بکر که دلم برایش تنگ خواهد شد ...