«پریباد» داستان شهری است که یکدفعه و ناغافل در یک شب ناپدید شدهاست. راوی میگوید «هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس، طوفان، شهری را میآورد به نام پریباد. بعضی میگفتند ساکنانش دیو بودند. در قصهها مکانش را حدود ایزدخواست در اطراف یزد میدانند و در روایتهایی، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر. زابلیها هم میگویند این شهر کنار شهر سوخته بوده است.»
در ادامه داستان، «پیر ویس» ماجراهایی حیرتانگیز از شهر «پریباد» حکایت میکند. ماجراهای عجیب و غریب که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او نیز از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده بود. خانمش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، بدون مضایقه، تعریف میکند.
حکایت ماجراهای حیرتآور و عجیب و غریب پریباد، غیر از قصوی بودن خود ماجراها، پاسخی هم هستند بر اینکه قصهها در جهان جدید نمردهاند: «پریباد که قصه نیست، نبود. شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا ...»
نویسنده «پریباد» ، این رمان را رمانی زنانه خوانده و میگوید: «پریباد» رمان زنانهای است؛ چون آناهیتا و نماد زن در فرهنگ ایران نقش مهمی دارد.
پریباد، داستانی اسطورهای و خوشخوان دارد که با نگاه به تاریخ معاصر ایران و اسطورههای ایرانی نوشته شده.
افسانه –
محمدعلی نجومی در پریباد دست ِ مخاطب را میگیرد و به شهری میبَرَد که یک شبه نابود شد او فساد و ظلم و تاریکی را در تاریخ بخوبی به تصویر می کِشد نویسنده در پریباد از عناصر وهم و خیال مثل پری، دیو، بال درآوردن انسان و ... سخن به میان آورده است در جای جای این رمان از بن مایه های اسطوره ای استفاده شده است یکي از این اسطوره های قدرتمند باد است پری اسطوره ی دیگری ست که حتما خوانده ایم او در باروری از ایزد زنان بشمار می آمده است پریباد رمانی زنانه است و آناهيتا که ایزدبانو و نگهبان آبهاست و نماد زن در فرهنگ ایران است در این رمان زنها نقش پر رنگی بر دوش دارند . بيدخت زنی ست که شخصیت اصلی داستان ست . پری در اسطوره ها نماد کمال و زیبایی ست در رمان پریباد هم بيدخت و دخترش از تبار پریان و زیبا هستند پریان در کنار آب چشمه، رودخانه زندگي مي کنند. و بيدخت هم زنی از جنس پریان ست و شبیه آنها در کنار چشمه پرآب با دخترش زندگی ميکرد محمدعلی علومی دست مخاطب را میگیرد و به شهری میبرد که در آن ظلم و ستم و سیاهی جای خوبی و مهربانی را گرفته است اما انسانها به مبارزه با سیاهی میپردازند . پریباد را خوب بخوانیم .