لارا ایوانـز کـه یـک کارمنـد شـرکت تولید لباس اسـت در ایـن کتـاب داسـتان زندگـی خـود را پـس از مطلـع شـدن از ابتلالیـش بـه بیمـاری سـرطان تـا کشـف راه مبـارزه بـا آن بـه وسـیله کوهنـوردی و کسـب اعتماد به نفـس و امیـد بـه زندگـی بـا ورزش را بیـان کرده اسـت.
افسانه –
و دست و پنجه نرم کردن زنی خستگیناپذیر با بیماری و عشق و علاقه ی بیپایان او به زندگی و نفس کشیدن و بودن در طبیعت و کوهنوردی . راستی اراده انسان در برخورد با بیماری و غلبه بر آن چه میکند ؟ صعود زندگی من داستانی ست درباره جدال با مرگ و رها شدن از آن با صعود و صعود و صعود . سرطان باعث شده است با چشمان تازهای به جهان نگاه کنم چشمان قدیمی من خوب میدانند مرزها را به سختی فروریخته و عقب بردهام و حالا، چشمان تازهام نمیدانند چرا درد و رنج قسمت بزرگ جدایی ناپذیری از زندگیم هستند گیج شدهاند. *در این کتاب یاد گرفتم* طرز نگاه و فکر چه نقش بزرگی در ادامه ی بودنم دارد و ناچارم مرگ را بعنوان وزنی به زندگی ام بپذیرم. *گاهی سرطان آدم های تسلیمناپذیری را انتخاب میکند که روزی بالاخره شکستش میدهند .* واقعیت جدید زندگی ای که شروع میشود و ...