رمان (خاطراتخانهمردگان) ثمرهی دوران تبعید داستایفسکی،
نویسندهی مشهور روسی، بهجرم فعالیت علیه تزار است. در سراسر کتاب درد و
اندوهی جانکاه موج میزند.
مردی حساس و عصبی و با میلی تسلی پناپذیر، به دنبال محبت و مودت میگردد و در فراق آزادی اشک میریزد...
بخشی از متن کتاب:
از
آنجا مستقیم به آهنگری رفتیم تا آهنها را از پای خویش بردایم... آهنها
افتاد... آزادی!... از میان مردگان رستاخیزی رخ داده بود! چه دقیقه
توصیفناپذیری...
0 نظر