بانو در آینه (شمیز،رقعی،نگاه)

کد شناسه :739
بانو در آینه (شمیز،رقعی،نگاه)


«بانو در آینه» مجموعه‌ای است از سبک‌های مختلفی که وولف در نوشتن استفاده می‌کرد. از یکسو آن جملات کاملا ذهنی او است که در داستان‌هایش مثل «لکه‌ای روی دیوار» نمایان می‌شود، از یک طرف رئالیسم خردکننده داستان‌هایی مثل «دوشس و جواهرفروش» است که خواننده را میخکوب خود می‌کند. تا سوررئالیسم داستان‌هایی مثل «نورافکن» تا … ویرجینیا وولف علاقه خاصی به رئالیسم صرف دارد. رئالیسم برای او دنیایی است که هر چیزی که لازم دارد در آن موجود است. هر کدام از نوشته‌های وولف دنیایی کامل هستند. وولف دوست ندارد چیزی ضعیف خلق کند. حتی داستان خیلی کوتاهی مثل «خانه اشباح» را طوری می‌نویسد که میخکوبت می‌کند. داستان‌هایش روی چارچوبی استوار، بنا شده‌اند. روایت‌ها، قدم به قدم، تو را به درون شخصیت‌ها می‌کشانند و می‌گذراند خوب با هم صمیمی شوید و بعد یک دفعه شوک خودشان را وارد می‌کنند. در داستان‌ها، چیزی آمده شده و گوشه‌ای پنهان است که می‌تواند داغانت کند. زیبایی کار وولف در همین است: تو را به عمیق ترین نوع غیر احساسی ارتباط با نوشته می‌رساند. طوری که نمی‌توانی راحت از ماجرایی که خوانده‌ای فاصله بگیری. داستان‌ها می‌توانند درونت نفوذ کنند. نفوذی دلچسب. و بعد درونت رسوب می‌کنند و اینچنین، در دنیای سرد راوی‌ها شناور می‌مانی.
 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر