هرگز بال پرواز نخواستیم

کد شناسه :1753
هرگز بال پرواز نخواستیم

«لتی اسپینوزا» برای اداره و گذران زندگی‌اش در چهارده سال گذشته، سه شغل مختلف عوض کرده است. در طی این مدت مادر لنی از فرزندان او، الکس که اکنون پانزده ساله است و لونا که شش سال دارد در آپارتمان کوچکی در منطقه‌ی دورافتاده‌ای نزدیک به خلیج نگهداری می‌کرده است اما حالا پدر و مادر لنی قصد بازگشت به مکزیک را دارند و او مجبور است به تنهایی سرپرستی فرزندانش را بر عهده بگیرد و یک مادر تمام وقت باشد اما...
«ونسا دیفن‌باخ» در رمان هرگز بال پرواز نخواستیم با نثری زیبا موضوع مادری ناگزیر مهاجرت غیرقانونی و رویای آمریکایی شدن را در داستانی قدرتمند، آگاهانه و الهام بخش درباره‌ی خانواده به هم می‌آمیزد تا رمان، مدت‌ها پس از خوانده شدن، همچنان در ذهن و قلب خواننده باقی بماند.
این رمان مصون از نگرشی ساده انگارانه و اغراق‌آمیز و بدون احساساتی شدن، از نشان دادن مادران کاملی که فقط بهترین‌ها را برای فرزندان‌شان می‌خواهند، اجتناب می‌کند.
 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر