این کتاب سرگذشت، خاطرات و شرح تجربه و شهود معنوی مرد مقدس
سرخپوستی است بهنام «گوزن سیاه» از طایفه «اوگ لالاسو» که بهتعبیر
نویسنده از ویژگیها و نیروهای فوق طبیعی برخوردار بوده است. سرگذشت «گوزن
سیاه» که به زبان بومی «سو» گفته شده و پسرش آن را برای نویسنده کتاب ترجمه
کرده مجموعهای از خاطرات، وقایع و حوادث و یادآوردههای «گوزن سیاه» است
که نویسنده آن را به گزارش تاریخی بههم پیوسته و سازمان یافتهای از زندگی
و شهود پیرمرد مقدس سرخپوست تبدیل کردهاست.
«گوزن سیاه» در این کتاب
از موضوعات مختلفی سخن میگوید، از جمله: از گذشته سرخپوستان، از اندیشهها
و نگرش آنها به زمین و انسانها و موجودات، از عرفان سو، از جنگهای
سرخپوستی از نبرد لیتل ، بیگ هورن تا قتلعام سرخپوستان دروونددنی (در سال
۱۷۹۰م) از احساسها و قضاوتها و بهطور کلی از جهاننگری سرخپوستان سخن
میگوید و گوشههایی از سرگذشت سرخپوستان، به ویژه در مواجهه با
سفیدپوستان را به تصویر میکشد.
گوزن سیاه نقل میکند:
دوست من،
میخواهم برایت داستان زندگیم را بگویم، چون تو اینطور میخواهی؛ اما اگر
این فقط داستان زندگی من بود بیگمان برایت نمیگفتم؛ گیرم که مردی
زمستانهای بیشتری را پشت سر بگذراند، چندان که این زمستانها چون برفی
سنگین بالای او را کمان کنند، از این چه حاصل؟ خیلیها اینطور زندگی
کردهاند و خیلیهای دیگر هم اینجور زندگی خواهندکرد، سرانجام علفی خواهند
بود بر کوهی
0 نظر