دن آرام (به روسی: Тихий Дон، تفلظ: تیخییْ دُن) رمانی چهار جلدی است که بزرگترین اثر میخائیل شولوخوف محسوب میشود و نوشتن آن از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ (تقریباً ۱۲ سال) به درازا کشید و جایزه نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد. این رمان را اغلب با جنگ و صلح نوشته تولستوی مقایسه میکنند. زیرا حماسه شولوخوف همچون «جنگ و صلح» تولستوی تلفیقی است از خصوصیات رمانهای خانوادگی-اجتماعی و تاریخی. دن آرام داستانی است در باره قزاقان ساکن دن و شرح زندگی یک خانواده قزاق به نام «ملِخوُف» در زمان صلح، سالهای سرنوشتساز جنگ اول جهانی، انقلاب ۱۹۱۷ اکتبر روسیه و یک جنگ داخلی تلخ. >البته قهرمانان و نقش آفرینان داستان درست مانند رمان «جنگ و صلح» تولستوی زیادند. اما آنچه خواننده را بیشتر به دنبال خود میکشاند بازیگر اصلی آن مردی جوان به نام «گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف» است. گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شده است. او هرگز نمیداند به چه روی میجنگد. آیا بر علیه آلمانها میجنگد یا بر علیه بلشویکها؟ جستجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. (سرخ لقب کمونیستها و سفید عنوان طرفداران امپراتوری است). او عاشق روسیهاست اما از تزار نفرت دارد. او دولتی سوسیالیستی میخواهد به شرطی که مالکیت قزاقها بر زمین را دست نخورده باقی گذارد. تجربیات سیاسی و نظامی گریگوری که به خاطر حوادث و مشکلات جنگ اول جهانی و انقلاب روسیه به دست آورده در پس داستان عشق شورانگیز و غمانگیز وی رنگ میبازند.
احمد شاملو هفت سال آخر عمر خود را صرف ترجمه این اثر کرد و برخی از منتقدان و کارشناسان ادبیات معتقدند که این اثر به نوعی پروژه عملیاتی شاملو برای تزریق فرهنگ کتاب کوچه به یک کتاب بوده است و زبان ترجمه آن به گونهای است که هزاران امثله و مثال ایرانی در تار و پود این کتاب تنیده شده است و خواننده گویی اثری را با روح و ساختاری ایرانی میخواند و قهرمانان آن اگرچه نامهایی روسی دارند ،اما در همین گوشه و کنار ایران زندگی و زیست میکنند.
0 نظر