1 نظر

1. Rated 5از 5 امتیاز

   عظیم – 1399/11/22 چهارشنبه 03:31 ب.ظ

   نمی شود با کسی که فراموشت کرده آشتی کنی. چون در ادامهٔ زندگی هم همیشه نگرانی که همان کاری را که قبلاً با تو کرده باز هم انجام دهد. همیشه می دانی که او بدون تو کاملا راحت است، اما تو هیچ وقت بدون او راحت نخواهی بود. ریچل سوییتی دختری زیبا و باهوش است که سه سال قبل به همراه برادرش کال و مادرش شهر محل سکونت خود را به مقصد خانه ی مادربزرگش در نزدیکی اقیانوس ترک کرده و همه‌ی دوستان و همکلاسی های خود را به دست فراموشی سپرده است؛ تا اینکه کال در میان بهت و ناباوری ریچل در میان آب های ساحلی آنجا غرق می شود و این شروع تیره روزی های اوست. از طرف دیگر هنری جونز پسری کتابخوان و نکته سنج است که در پیدا کردن عشق خود دچار اشتباه شده و این خطا او را به سمت نابودی پیش می برد. تا اینکه ریچل بنا به دلایلی به شهر باز می‌گردد و این شروع ماجرای این کتاب فوق العاده می باشد. این داستان به حدی برای من شیرین و زیبا بود که آن را تقریبا ظرف دو روز خواندم و بسیار لذت بردم. نکته ی جالبی که درباره ی این رمان می توانم به شما بگویم این است که داستان ما در حول و حوش یک کتابفروشی رخ می دهد و کتاب های زیادی را به ما معرفی می‌کند و پس از اتمام کتاب این حس را در وجود خود دارید که نسبت به خواندن کتاب ها خیلی بیشتر از قبل علاقه مند شده اید و این بسیار دلچسب است. بیش از این نیازی به توصیف کلمه های آبی تیره نمی بینم و امیدوارم از مطالعه ی آن لذت وافر ببرید. #کلمه_های_آبی_تیره #کت_کرولی #نفیسه_حسن_زاده #نشر_آموت

   آیا این بررسی مفید بود؟ بله نه (0/0)