#برشی_از_کتاب✂️
یک روز صبح،همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته ای پرید، در رختخواب خود به حشره ی تمام عیار عجیبی مبدل شده بود. به پشت خوابیده و تنش مانند زره،سخت شده بود.سرش را که بلند کرد ملتفت شد که شکم قهوه ای گنبد مانندی دارد که رویش را رگه هایی به شکل کمان تقسیم بندی کرده. لحاف که به زحمت بالای شکمش بند شده بود نزدیک بود به کلی بیفتد و پاهای او که به طرز رقت آوری برای تنه اش نازک می نمود جلو چشمش پیچ و تاب میخورد. گره گوار فکر کرد:چه بر سرم آمده؟ مع هذا در عالم خواب نبود....
مسخ اثر معروف فرانتس کافکا نویسنده آلمانی را با ترجمه زیبای صادق هدایت خواندم. از جمله کتاب های کوتاه و مفیدی است که ذهن مخاطب را مدتها به خود مشغول میکند. آثار کافکا که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند.
مسخ داستانی نمادین درباره از بین رفتن انسانیت،محبت و دلسوزی آدم ها در اثر تغییر شرایط است.در واقع شخصیت اول داستان فقط از لحاظ ظاهری مسخ میشود و از درون،همان انسان مهربان قبلی است و همچنان با حفظ تمام ارزش های انسانی،قلبش برای اطرافیان می تپد در حالی که باطن اعضای خانواده و اطرافیانش کاملا ،شدیدا و بسیار زودتر از او مسخ شده.مسخی که به مراتب زشت تر و رقت انگیزتر است.
طرح داستان بسيار قوی است . مانند ديگر كتاب های كافكا مسخ هم دارای آغازی توفانی است كه اوج مي گيرد و بتدريج ريتم كندی پيدا می كند و سير نزولی دارد . مسخ بيش از هرچيز، دنيای شخصی كافكاست. فردی كه در تاريخ ادبيات آن قدر خاص است كه هرگز همتایی پيدا نمی كند. این داستان زیبا را حتما بخوانید
نازنین –
#برشی_از_کتاب✂️ یک روز صبح،همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته ای پرید، در رختخواب خود به حشره ی تمام عیار عجیبی مبدل شده بود. به پشت خوابیده و تنش مانند زره،سخت شده بود.سرش را که بلند کرد ملتفت شد که شکم قهوه ای گنبد مانندی دارد که رویش را رگه هایی به شکل کمان تقسیم بندی کرده. لحاف که به زحمت بالای شکمش بند شده بود نزدیک بود به کلی بیفتد و پاهای او که به طرز رقت آوری برای تنه اش نازک می نمود جلو چشمش پیچ و تاب میخورد. گره گوار فکر کرد:چه بر سرم آمده؟ مع هذا در عالم خواب نبود.... مسخ اثر معروف فرانتس کافکا نویسنده آلمانی را با ترجمه زیبای صادق هدایت خواندم. از جمله کتاب های کوتاه و مفیدی است که ذهن مخاطب را مدتها به خود مشغول میکند. آثار کافکا که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند. مسخ داستانی نمادین درباره از بین رفتن انسانیت،محبت و دلسوزی آدم ها در اثر تغییر شرایط است.در واقع شخصیت اول داستان فقط از لحاظ ظاهری مسخ میشود و از درون،همان انسان مهربان قبلی است و همچنان با حفظ تمام ارزش های انسانی،قلبش برای اطرافیان می تپد در حالی که باطن اعضای خانواده و اطرافیانش کاملا ،شدیدا و بسیار زودتر از او مسخ شده.مسخی که به مراتب زشت تر و رقت انگیزتر است. طرح داستان بسيار قوی است . مانند ديگر كتاب های كافكا مسخ هم دارای آغازی توفانی است كه اوج مي گيرد و بتدريج ريتم كندی پيدا می كند و سير نزولی دارد . مسخ بيش از هرچيز، دنيای شخصی كافكاست. فردی كه در تاريخ ادبيات آن قدر خاص است كه هرگز همتایی پيدا نمی كند. این داستان زیبا را حتما بخوانید