وقتی باران می‌بارد

کد شناسه :10248
وقتی باران می‌بارد

هرگز روزی را بدون روشنایی تصور نمی‌کردم. روزی بدون امید. روزی که جایی بایستم و از آن‌جا هیچ چیز برای دیدن وجود نداشته باشد.
من گم شده‌ بودم،
من صدمه دیده‌ بودم،
من غیر قابل دسترس بودم؛
یک شب زندگی مرا برای همیشه تغییر داده بود.
دختر نوجوانی به نام «کیت الکساندر» در شبی بارانی اتفاق بدی را از سر می‌گذراند که تمام زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. «بیو بنت» دوست سالیان سالش که به او علاقه دارد، تنها کسی است که حضورش مرهمی بر زخم اوست، اما با دیدار «آشر هانت»، پسری مرموز و خواستنی، زندگی کیت وارد مرحله‌ی جدیدی می‌‌شود...
«وقتی باران می‌بارد» قصه‌ی دردهای فروخورده، زخم‌های زندگی و اتفاقات ناگوار است و در عین حال قصه‌ی عشق، امید، پذیرش و پیوندهای عمیق روح انسان‌هاست. این اولین و پرمخاطب‌ترین کتاب از سه‌گانه‌ی عاشقانه‌ی «باران» اثر نویسنده‌ی آمریکایی «لیزا دِ یانگ» است.
«لیزا دِ یانگ» نویسنده‌ی پرفروش عاشقانه‌های معاصر آمریکایی که به تازگی برای آخرین رمانش در لیست بهترین‌های سایت معتبر آمازون قرار گرفته، راه سختی را برای رسیدن به امروزش طی کرده است. او مادر سه فرزند است و با داشتن شغلی تمام وقت، در شش سال گذشته، نُه رمان موفق را به چاپ رسانده است. خودش در این مورد می‌گوید: «من از تمام ساعت‌های شبانه‌روز استفاده می‌کنم. صبح‌ها و پس از بدرقه‌ی همه‌ی اهل خانه، خودم به سر کار می‌روم. وقتی به خانه برمی‌گردم، باقی روزم را با خانواده سپری می‌کنم و پس از این‌که بچه‌ها به خواب می‌روند، کار نوشتنم آغاز می‌شود و تا دیر هنگام ادامه پیدا می‌کند.»
«علی شاهمرادی» مترجم و شاعر خوش‌فکر و اندیشمند طی چند سال گذشته که به وادی ترجمه پا گذاشته، با انتخاب‌های متفاوت‌اش، هر بار خوانندگان رمان را غافلگیر می‌کند.  

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر