اتاق - نشر آموت

کد شناسه :1748
اتاق - نشر آموت

اوى داستان اتاق کودکی پنج ساله است که در اتاقى به دنیا آمده و دنیایی بزرگتر از آن را در زندگی‌اش ندیده است.
رمان « اتاق » داستان زندگی مادر و فرزندی است که در اتاقی محبوس شده‌‌اند و فضای اتاق برای مادر سراسر شکنجه است و تنهایی ، اما برای جک که غیر از اتاق جایی ندیده شرایط خیلی متفاوت است. تنها زمانی که این دو شخصیت در کنار هم قرار می‌گیرند مخاطب احساس می‌کند با داستانی واقعی روبه‌رو است که روابط انسانی در آن نقش مهمی دارد.
نویسنده در صفحات آغازین این کتاب به مرور مخاطب را وارد فضای داستان می‌کند و شرایط را برای او شرح می‌دهد. انتخاب راوی پنج ساله داستان هم در نوع خود شایان ‌توجه است. شاید یکی از دلایل نویسنده برای انتخابش این بوده که حوادث داستان را از ذهن شخصیتی برای مخاطب روایت کند که اطلاعات کافی از دنیای اطرافش ندارد و در بسیاری از موارد نامطمئن و البته صادق است، این‌گونه است که مخاطب درگیر داستان می‌شود و سعی می‌کند خود تصمیم بگیرد و گره‌های داستان را بگشاید.
این رمان به یکی از موفق‌ترین آثار داستانی تبدیل شد و توانست جوایز زیادی را از آنِ خود کند.
رمان « اتاق » به فهرست نهایی جایزه ادبی بوکر راه یافت و سه هفته بعد عنوان رمان برتر نویسندگان راجرز کانادا را از آن خود کرد.
از طرفی این رمان خیلی زود به صدر جدول پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌ تایمز راه یافت ؛ رمانی که جوایز فرماندار کل کانادا و راجرز رایترز را نیز کسب کرد.
  

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

3 نظر

  1. Rated 5از 5 امتیاز

    زینب

    از خوندنش پشیمون نمی شین

    آیا این بررسی مفید بود؟ بله نه (0/0)
  2. Rated 5از 5 امتیاز

    عظیم

    تصور کنید در اتاقی محبوس شده اید و هیچ راهی برای نجات خود ندارید و مجبورید با مردی همبستر شوید که شما را دزدیده و بار ها بهتان تجاوز کرده و مورد آزار و اذیت و شکننده قرار داده است. زندگی شما در این صورت چگونه خواهد بود؟ آیا قادر به زنده ماندن هستید یا ترجیح می دهید به طریقی خود را از شر این دنیای نکبت بار خلاص کنید؟ حال فرض کنید یک کودک نیز دارید که حاصل هتک حرمت های همان مرد است و به همراهتان در این اتاق گیر افتاده و جز شما کسی را ندارد، حال چه می کنید؟ مطالبی که در بالا گفتم شما را به خوبی برای خواندن این کتاب آماده می کند و اطمینان دارم که متوجه شده اید که با یک داستان متفاوت رو به رو هستید که احتمالا شبیه به آن را نخوانده اید. داستان درباره ی یک دختر جوان است که توسط مردی ربوده و به یک مکان  دور افتاده برده شده است و راهی برای نجات خود ندارد. حاصل ارتباط آن ها کودکی است که تا به حال دنیا را ندیده است و تصوری از جنگل، دریا، ماشین و خیلی چیز های دیگر ندارد و دنیایش به اتاقی که در آن به سر می برد محدود است. نکته ی جالب دیگری که اطمینان می دهم شما را جذب خود خواهد کرد، این است که داستان از زبان پسر بچه نقل می شود که برای من بسیار شیرین و جالب توجه بود. بر اساس این داستان فیلمی نیز ساخته شده که با اقبال عمومی خوبی رو به رو شده است. خواندن این رمان را از دست ندهید. #اتاق #اما_دون_اهو #علی_قانع #نشر_آموت

    آیا این بررسی مفید بود؟ بله نه (0/0)
  3. Rated 5از 5 امتیاز

    افسانه

    اتاق اتفاقی هولناک اما واقعی . کتابی بسیار تاثیر گذار . *نکته حایز اهمیت* دون اهو دست مخاطب را میگیرد و وارد اتاقی میکند که کودکی پنج ساله قند خاصی به داستان بخشیده و من ِ مخاطب میتوانم دنیا را از دید یک کودک نگاه کنم . داستان با تمام هولناک بودنش بدون استرس و اضطراب شروع شده است . جک با حس کودکانه خود به گونه ای به اشیای اتاق جان و عشق می ورزد و با آن ها ارتباط برقرار میکند که پس از رفتن از آنجا دلتنگشان میشود حالا تصور کنید اگر داستان از نگاه مادر جک گفته میشد داستانی پر درد و زجرآور میشد و لذت خواندن را از ما می گرفت. قهرمانِ این کتاب، مادرِ فداکاریست شبیه همه ی مادرانی که اطرافمان وجود دارند و همیشه از خود عبور میکنند . مثل آخرین تکه نان شیرینی که خودش فقط یک تکه کوچک برمی دارد و تنها چیزی که مادر را زنده نگه داشته عشق به جک ست . نویسنده بخوبی توانسته فضا را ترسناک و واقعی تصویر کند و خواننده را به دنبال جک بکشاند و این قدرت نویسنده را نشان میدهد. ورود جک به دنیای حقیقی و مواجه شدنش با شخصیت های دیگر هم بسیار جالب ست . جک تصوری از جهان ترسناک بیرون ندارد و جز ذهن کودکانه اش چیز دیگری برایش مفهوم ندارد. اتفاقا نوع نگاه جک به دنیا تلنگریست که روی اتفاقات همین حوالی کمی مکث کنیم. و نکته آخر اینکه خواندن کتاب اتاق به ما این درس را میدهد در کنار همه ی این ها باید عشق به کسی یا چیزی باشد که هر جا ترسیدی بتواند کمکت کند دون اهو میخواهد بگوید که همه ی ما اینقدر درگیر دنیایی هستیم که برای خودمان ساخته ایم و ارتباطمان را با همین آدمها به فراموشی سپرده و درگیر روابط فوق مدرن امروزی شده ایم . او به کمک جک تلخی‌ها را به ما می چشاند و شاید دلیل اینکه قصه را جک پنج ساله روایت می‌کند اینست که تلخی ماجرا کمتر حس شود . جاهایی از رمان جک با تمام کودکی اش بغضی تمام نشدنی را به من تزریق کرد . *سپاس از جناب قانع برای ترجمه کتاب .*

    آیا این بررسی مفید بود؟ بله نه (0/0)